گفتگو با مینو خالقی؛
سر چهارراه نشسته، ساکت است و چشمان نگرانش را به رهگذران بی توجهی دوخته که از کنارش با سرعت می گذرند. میگوید آدم باید ششدانگ حواسش را جمع کند برای یک لقمه نان وگرنه کلاهش پس معرکه است! جوانک بیکاری نیست که از بیعاری چهارراه را به پاتوق هر روزه تبدیل کرده؛ بلکه مردی جاافتاده است با چند سرعائله که در روزگاری نه چندان دور به امید بازشدن گرههای کور زندگی از زادگاهش دل کند و راهی غربت شد. پولش که کفاف خانه گران شهر را نداشت به ناچار مجبور به حاشیه نشینی شد.
کد خبر: ۲۲۸۸۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۰۲